×
به پارسی به جای تبحر بگو چیرگی. ابزار. دریافت ... دستاورد جستجوی سلامتی در واژه های بیگانه. سلامتی ... پایگاه پشتیبانی از زبان پارسی، پارسی گویی و پارسی سره.
سلامت: تندرست - بهبودی - شاداب - تندرستی. شاهنامه. چو برخیزد از خواب شاه از نخست ز دشمن بود ایمن و تندرست‏. سلامت باشید: پاینده باشید - زنده باشید. شاهنامه ...
برابر پارسی. تندرستی، بهزیست. جست‌وجوی دقیق. سلامتی ... دیکشنری فارسی به انگلیسی. constitutional, genial ... به سلامتی، به سلامتی! tervariant. دیکشنری انگلیسی ...
۱. تندرستی. Δ در فارسی یای مصدری اضافه می‌کنند و سلامتی می‌گویند که فصیح نیست. ۲. [قدیمی] پاکی و رهایی از عیب و آفت؛ بی‌عیبی.
واژه های نا پارسی با رنگ سرخ و واژه های پارسی با رنگ سبز نشان داده می شوند. این سامانه بر پایه واژه نامه پارسی سَره دکتر جلال الدین کزازی ساخته شده ولی دیگر ...
Missing: سلامتیم? q=
به پارسی به جای آس بگو تکخال. ابزار. دریافت ... سلامتی: تندرستی - بهزیستی. شاهنامه. میندیش از ان ... ابزار و روشهای سودمند برای آموزش و گسترش پارسی گویی: پارسی گویی ...
سلام: درود - نیک روز - روز خوش. شاهنامه. عنان را گران كرد بر پیش رود همى بود تا بهمن آرد درود. سلام کردن: درود گفتن. شاهنامه. كه گاهى پناهست و گاهى گزند گهى ...
Rating (3,690)
مترادف سلامت: بهداشت، صحت ، راحت، امنیت ، بهبود، تندرستی، شفا، عافیت، تندرست، سالم ، بی گزند، مصون، رستگاری، فلاح، آرامش، صلح، رهایی یافتن، نجات یافتن، سالم ...
Missing: q= | Show results with:q=
Jun 5, 2023 · ... در لغت پارسی قدیم به دو معنی به کار می‌رفته: 1⃣ در معنای چشمه و محل آب: از اسامی قدیم که بر بعضی محال نهاده اند این معنی استنباط می ‌شود ...
Rating (3,717)
معنی: رها سازی، ترک، منصرف شدن، ول کردن، دست کشیدن از، تسلیم شدن. معانی دیگر: (خود را از گیر ترس و غیره) رها کردن، فارغ کردن، (بدهی یا منت) بازپرداخت کردن، ...